معنی فارسی integropalliate
B1فرایندی که طی آن یافتهها یا اطلاعات مرتبط با هم گروهبندی و تحلیل میشوند.
The process of grouping and analyzing findings or related information.
- VERB
example
معنی(example):
دانشمندان یافتهها را انتگروپالیته میکنند تا اهمیت آنها را درک کنند.
مثال:
Scientists integropalliate the findings to understand their significance.
معنی(example):
برای انتگروپالیته تحقیقات، دادهها باید به دقت تجزیه و تحلیل شوند.
مثال:
To integropalliate research, data must be analyzed thoroughly.
معنی فارسی کلمه integropalliate
:
فرایندی که طی آن یافتهها یا اطلاعات مرتبط با هم گروهبندی و تحلیل میشوند.