معنی فارسی intensative
B2فشرده به برنامه یا دورهای اطلاق میشود که شامل حجم بالای کار یا تخصیص زمان زیادی برای یادگیری است.
Relating to a program or course that is demanding and rigorous, often requiring significant effort.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
برنامه آموزشی فشرده برای ورزشکاران حرفهای طراحی شده بود.
مثال:
The intensative training program was designed for advanced athletes.
معنی(example):
شرکت در یک دوره فشرده به سرعت مهارتهای زبانی او را بهبود بخشید.
مثال:
Participating in an intensative course improved her language skills rapidly.
معنی فارسی کلمه intensative
:
فشرده به برنامه یا دورهای اطلاق میشود که شامل حجم بالای کار یا تخصیص زمان زیادی برای یادگیری است.