معنی فارسی inter-communications
B2به معنای مجموعهای از روشهای ارتباطی متقابل است.
A set of methods for mutual communication.
- NOUN
example
معنی(example):
دپارتمان ارتباطات متقابل بر روی اشتراک دادهها متمرکز است.
مثال:
The inter-communications department focuses on data sharing.
معنی(example):
آنها در ارتباطات متقابل برای بهبود همکاری متخصص هستند.
مثال:
They specialize in inter-communications for better collaboration.
معنی فارسی کلمه inter-communications
:
به معنای مجموعهای از روشهای ارتباطی متقابل است.