معنی فارسی inter-cool

B1

اینترکول کردن به عمل کاهش دما در هوا قبل از ورود به موتور اشاره دارد.

To reduce the temperature of air before it enters the engine.

example
معنی(example):

شما باید هوای ورودی به موتور را اینترکول کنید.

مثال:

You should inter-cool the air before it enters the engine.

معنی(example):

اینترکول کردن سیستم می‌تواند عملکرد را بهبود بخشد.

مثال:

Inter-cooling the system can improve performance.

معنی فارسی کلمه inter-cool

: معنی inter-cool به فارسی

اینترکول کردن به عمل کاهش دما در هوا قبل از ورود به موتور اشاره دارد.