معنی فارسی inter-cutting

B1

برش متداخل یک تکنیک داستان‌گویی است که در آن صحنه‌های مختلف به صورت همزمان می‌توانند موضوعات مختلف یا دیدگاه‌های متفاوتی را ارائه دهند.

A narrative technique in which different scenes can simultaneously present different themes or perspectives.

example
معنی(example):

برش متداخل بین دو شهر تضادهای آنها را نشان داد.

مثال:

Inter-cutting between the two cities illustrated their contrasts.

معنی(example):

او به طور ماهرانه‌ای از برش متداخل برای برجسته‌سازی داستان‌های مختلف استفاده کرد.

مثال:

He expertly used inter-cutting to highlight different story arcs.

معنی فارسی کلمه inter-cutting

: معنی inter-cutting به فارسی

برش متداخل یک تکنیک داستان‌گویی است که در آن صحنه‌های مختلف به صورت همزمان می‌توانند موضوعات مختلف یا دیدگاه‌های متفاوتی را ارائه دهند.