معنی فارسی inter-dependencies
B2وابستگیهای متقابل، به روابط و تأثیرات متقابل بین چندین واحد یا سیستم اشاره دارد.
The relationships of mutual dependence among multiple entities.
- NOUN
example
معنی(example):
وابستگیهای متقابل بین دپارتمانهای مختلف باید مورد توجه قرار گیرد.
مثال:
The inter-dependencies among the various departments must be addressed.
معنی(example):
شناسایی وابستگیهای متقابل برای موفقیت سازمانی کلیدی است.
مثال:
Recognizing inter-dependencies is key to organizational success.
معنی فارسی کلمه inter-dependencies
:
وابستگیهای متقابل، به روابط و تأثیرات متقابل بین چندین واحد یا سیستم اشاره دارد.