معنی فارسی inter-faith

B2

بین‌آیینی، مربوط به یا شامل گفت‌وگو یا همکاری بین مذاهب مختلف.

Relating to or involving collaboration or dialogue between different religions.

example
معنی(example):

نشست‌های بین‌آیینی درک متقابل بین مذاهب را ارتقا می‌دهد.

مثال:

Inter-faith meetings promote understanding between religions.

معنی(example):

آنها برای تقویت صلح، گفت‌وگوهای بین‌آیینی برگزار می‌کنند.

مثال:

They organize inter-faith dialogues to foster peace.

معنی فارسی کلمه inter-faith

: معنی inter-faith به فارسی

بین‌آیینی، مربوط به یا شامل گفت‌وگو یا همکاری بین مذاهب مختلف.