معنی فارسی inter-galactic
C1مربوط به میان کهکشانها، به ویژه در زمینههایی مانند سفر فضایی یا علوم تخیلی.
Relating to or occurring between galaxies.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
آنها در کتاب علمی تخیلی خود به سفرهای میان کهکشانی پرداختند.
مثال:
They discussed inter-galactic travel in their science fiction book.
معنی(example):
فیلم به نبردهای میان کهکشانی بین گونههای مختلف پرداخت.
مثال:
The movie featured inter-galactic battles between different species.
معنی فارسی کلمه inter-galactic
:
مربوط به میان کهکشانها، به ویژه در زمینههایی مانند سفر فضایی یا علوم تخیلی.