معنی فارسی inter-linkage

B2

پیوند یا ارتباطی که بین دو یا چند سیاست برقرار است.

A connection or relationship between different policies or strategies.

example
معنی(example):

پیوند سیاست‌ها به دستیابی به نتایج بهتر کمک می‌کند.

مثال:

The inter-linkage of policies helps achieve better results.

معنی(example):

بین بخش‌های سلامت و آموزش یک پیوند وجود دارد.

مثال:

There is an inter-linkage between health and education sectors.

معنی فارسی کلمه inter-linkage

: معنی inter-linkage به فارسی

پیوند یا ارتباطی که بین دو یا چند سیاست برقرار است.