معنی فارسی inter-married

B1

ازدواج بین افرادی با فرهنگ‌ها یا نژادهای مختلف.

Married to someone from a different cultural or ethnic background.

example
معنی(example):

آنها ازدواج بین فرهنگی کرده‌اند و زمینه‌های فرهنگی متفاوتی دارند.

مثال:

They are inter-married, sharing different cultural backgrounds.

معنی(example):

دوست من ازدواج بین فرهنگی کرده‌است که زندگی‌اش را غنی‌تر کرده‌است.

مثال:

My friend is inter-married, which has enriched her life.

معنی فارسی کلمه inter-married

: معنی inter-married به فارسی

ازدواج بین افرادی با فرهنگ‌ها یا نژادهای مختلف.