معنی فارسی inter-relationship
B2رابطه متقابل، ارتباطی که بین دو یا چند چیز یا فرد وجود دارد و تأثیر متقابل بر یکدیگر دارند.
A mutual or reciprocal relationship between two or more entities.
- NOUN
example
معنی(example):
بین تحصیلات و درآمد یک رابطه قوی وجود دارد.
مثال:
There is a strong inter-relationship between education and income.
معنی(example):
درک روابط متقابل میتواند همکاری را بهبود بخشد.
مثال:
Understanding inter-relationships can improve teamwork.
معنی فارسی کلمه inter-relationship
:
رابطه متقابل، ارتباطی که بین دو یا چند چیز یا فرد وجود دارد و تأثیر متقابل بر یکدیگر دارند.