معنی فارسی inter-track
B1تعامل و همکاری بین مسیرهای کاری یا اجرایی مختلف.
Collaboration or interaction between different operational tracks.
- OTHER
example
معنی(example):
ارتباط بینپیسهای اجازه میدهد تا دستگاههای مختلف بهطور کارآمد با یکدیگر کار کنند.
مثال:
The inter-track communication allows different devices to work together efficiently.
معنی(example):
همکاری بینپیسهای برای موفقیت پروژه ما ضروری است.
مثال:
Inter-track cooperation is essential for our project's success.
معنی فارسی کلمه inter-track
:
تعامل و همکاری بین مسیرهای کاری یا اجرایی مختلف.