معنی فارسی inter.
B1اختصار مرتبط با چیزی که به سطح یا موضوع بینالمللی اشاره دارد.
An abbreviation often used for terms related to international contexts.
- OTHER
example
معنی(example):
Inter. به عنوان یک اختصار برای بینالمللی استفاده میشود.
مثال:
Inter. is often used as an abbreviation for international.
معنی(example):
جلسه بینالمللی مسائل جهانی را مورد بحث قرار خواهد داد.
مثال:
The inter. meeting will discuss global issues.
معنی فارسی کلمه inter.
:
اختصار مرتبط با چیزی که به سطح یا موضوع بینالمللی اشاره دارد.