معنی فارسی intercorporate
B1به مفهوم همکاری و ادغام منابع بین شرکتهای مختلف اشاره دارد.
Referring to collaboration and merging of resources between different companies.
- VERB
example
معنی(example):
دو شرکت تصمیم گرفتند منابع خود را بینشرکتی کنند.
مثال:
The two companies decided to intercorporate their resources.
معنی(example):
بسیاری از کسبوکارها برای بهبود کارآیی بینشرکتی میشوند.
مثال:
Many businesses intercorporate to improve efficiency.
معنی فارسی کلمه intercorporate
:
به مفهوم همکاری و ادغام منابع بین شرکتهای مختلف اشاره دارد.