معنی فارسی interdentally

B1

به عمل پاکسازی بین دندانی اشاره دارد.

Refers to the action of cleaning between the teeth.

example
معنی(example):

شما باید با دقت بین دندانی با نخ دندان بکشید تا دندان‌های خود را سالم نگه دارید.

مثال:

You should floss interdentally to keep your teeth healthy.

معنی(example):

مسواک زدن بین دندانی برای بهداشت دهان بسیار مهم است.

مثال:

Brushing interdentally is important for oral hygiene.

معنی فارسی کلمه interdentally

: معنی interdentally به فارسی

به عمل پاکسازی بین دندانی اشاره دارد.