معنی فارسی interfertile

B1

اینترفرتیل به قابلیت ترکیب دو گونه مختلف در زندگی گیاهی یا جانوری اشاره دارد.

Referring to the ability of different species to interbreed and produce viable offspring.

example
معنی(example):

برخی از گونه‌های گیاهی به‌صورت اینترفرتیل هستند که امکان تلاقی را فراهم می‌کنند.

مثال:

Certain species of plants are interfertile, allowing cross-breeding.

معنی(example):

ارگانیسم‌های اینترفرتیل می‌توانند هیبریدهایی بسازند که در محیط‌های مختلف رونق می‌گیرند.

مثال:

Interfertile organisms can create hybrids that thrive in various environments.

معنی فارسی کلمه interfertile

: معنی interfertile به فارسی

اینترفرتیل به قابلیت ترکیب دو گونه مختلف در زندگی گیاهی یا جانوری اشاره دارد.