معنی فارسی intergeneric

C1

اصطلاحی در بیولوژی که به ترکیب یا تعامل بین گونه‌های مختلف اشاره دارد.

Relating to or involving different genera of organisms.

adjective
معنی(adjective):

Between organisms of different genera

example
معنی(example):

هیبریدهای بین‌ژنی از گونه‌های مختلف ایجاد می‌شوند.

مثال:

Intergeneric hybrids are created from different species.

معنی(example):

تحقیق بر روی روابط بین‌ژنی متمرکز بود.

مثال:

The research focused on intergeneric relationships.

معنی فارسی کلمه intergeneric

: معنی intergeneric به فارسی

اصطلاحی در بیولوژی که به ترکیب یا تعامل بین گونه‌های مختلف اشاره دارد.