معنی فارسی interhostile
B1بینخصمانه، اشاره به وضعیتی که در آن دو طرف در خصومت و تنش با یکدیگر هستند.
Characterized by hostility or antagonism between parties.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
روابط بینخصمانه میان کشورهای رقیب منجر به تنش شد.
مثال:
The interhostile relationships between the rival nations led to tension.
معنی(example):
در یک وضعیت بینخصمانه، ارتباط ممکن است قطع شود.
مثال:
In an interhostile situation, communication may break down.
معنی فارسی کلمه interhostile
:
بینخصمانه، اشاره به وضعیتی که در آن دو طرف در خصومت و تنش با یکدیگر هستند.