معنی فارسی interiorised

B1

داخلی شده به معنای جذب و فهم عمیق‌تر تجربیات و احساسات است.

Made internal, especially thoughts and emotions experienced.

verb
معنی(verb):

To internalize; to bring inside oneself.

example
معنی(example):

او بسیاری از درس‌ها را از گذشته‌اش داخلی کرده است.

مثال:

He has interiorised many lessons from his past.

معنی(example):

تجربیات داخلی شده توسط او شخصیتش را شکل داد.

مثال:

The experiences she interiorised shaped her personality.

معنی فارسی کلمه interiorised

: معنی interiorised به فارسی

داخلی شده به معنای جذب و فهم عمیق‌تر تجربیات و احساسات است.