معنی فارسی interlap

B1

همپوشانی، در اینجا به معنای تداخل یا اشتراک در یک فضای مشترک.

To overlap or have portions that cover the same area.

verb
معنی(verb):

To overlap mutually, so that each partially covers the other.

example
معنی(example):

دو دایره به طور جزئی همپوشانی دارند.

مثال:

The two circles interlap slightly.

معنی(example):

برنامه‌ها همپوشانی دارند که باعث سردرگمی می‌شود.

مثال:

The schedules interlap causing confusion.

معنی فارسی کلمه interlap

: معنی interlap به فارسی

همپوشانی، در اینجا به معنای تداخل یا اشتراک در یک فضای مشترک.