معنی فارسی interleague
B2مسابقات یا تعاملات بین لیگهای مختلف.
Games or competitions between different leagues.
- NOUN
example
معنی(example):
بازیهای بینلیگی هیجان بیشتری به فصل ورزشی افزود.
مثال:
The interleague games added excitement to the sports season.
معنی(example):
او از تماشای مسابقات بینلیگی تابستان گذشته لذت برد.
مثال:
She enjoyed watching the interleague matches last summer.
معنی فارسی کلمه interleague
:
مسابقات یا تعاملات بین لیگهای مختلف.
