معنی فارسی interlingua

C1

زبان واسطی که برای برقراری ارتباط بین افرادی که زبان‌های مختلفی صحبت می‌کنند استفاده می‌شود.

An international auxiliary language designed for easy communication.

noun
معنی(noun):

An interlanguage

example
معنی(example):

اینترلینگوا یک زبان مکمل بین‌المللی است.

مثال:

Interlingua is an international auxiliary language.

معنی(example):

بسیاری از مردم اینترلینگوا را برای ارتباط با فرهنگ‌های مختلف یاد می‌گیرند.

مثال:

Many people learn Interlingua to communicate across cultures.

معنی فارسی کلمه interlingua

: معنی interlingua به فارسی

زبان واسطی که برای برقراری ارتباط بین افرادی که زبان‌های مختلفی صحبت می‌کنند استفاده می‌شود.