معنی فارسی internodial
B1ویژگیها یا نحوه چیدمان بخشهای بین نودها که درکی از ساختار و پایداری گیاه ارائه میدهد.
Relating to the arrangement of segments between nodes which is important for structural stability.
- OTHER
example
معنی(example):
چیدمان اینترنودیال برای پایداری گیاه حیاتی است.
مثال:
The internodial arrangement is crucial for plant stability.
معنی(example):
ویژگیهای اینترنودیال در طبقهبندی گیاهان کمک میکند.
مثال:
Internodial characteristics help in plant classification.
معنی فارسی کلمه internodial
:ویژگیها یا نحوه چیدمان بخشهای بین نودها که درکی از ساختار و پایداری گیاه ارائه میدهد.