معنی فارسی internship-2

/ˈɪntɝnʃɪp/

کارآموزی، دوره‌ای است که در آن فرد در یک سازمان عمل می‌کند تا مهارت‌های عملی را یاد بگیرد.

noun
معنی(noun):

A job taken by a student in order to learn a profession or trade.

example
معنی(example):

من ماه آینده کارآموزی خود را شروع خواهم کرد.

مثال:

I will start my internship next month.

معنی(example):

یک کارآموزی به شما کمک می‌کند تا تجربه کار بگیرید.

مثال:

An internship helps you gain work experience.

معنی فارسی کلمه internship-2

:

کارآموزی، دوره‌ای است که در آن فرد در یک سازمان عمل می‌کند تا مهارت‌های عملی را یاد بگیرد.