معنی فارسی interpapillary
B1ساختارهایی که بین پاپیلاها وجود دارند.
Structures that exist between papillae.
- OTHER
example
معنی(example):
ارتباطات بینپاپیلاری به انتقال سیگنالها بهطور کارآمد کمک میکند.
مثال:
The interpapillary connections help transmit signals efficiently.
معنی(example):
ساختارهای بینپاپیلاری میتوانند در ارگانهای مختلف یافت شوند.
مثال:
Interpapillary structures can be found in various organs.
معنی فارسی کلمه interpapillary
:
ساختارهایی که بین پاپیلاها وجود دارند.