معنی فارسی interpenetrate
B2نفوذ متقابل به معنای ورود به یکدیگر یا ترکیب شدن است.
To penetrate each other's space or substance.
- verb
verb
معنی(verb):
To penetrate mutually or reciprocally.
معنی(verb):
To permeate or pervade.
example
معنی(example):
این دو ماده میتوانند یکدیگر را نفوذ کنند.
مثال:
The two substances can interpenetrate each other.
معنی(example):
نور میتواند از لایههای پارچه نفوذ کند.
مثال:
The light can interpenetrate through the layers of the fabric.
معنی فارسی کلمه interpenetrate
:
نفوذ متقابل به معنای ورود به یکدیگر یا ترکیب شدن است.
