معنی فارسی interpolity
B1میاندولت به ساختارها و نهادهایی اشاره دارد که بین کشورهای مختلف در زمینههای سیاسی و اقتصادی وجود دارند.
Referring to matters, relations, or interactions between different political entities or states.
- NOUN
example
معنی(example):
توافقنامه بین دو سازمان میاندولتی بسته شد.
مثال:
The agreement was made between two interpolity organizations.
معنی(example):
بحث در مورد روابط میاندولتی برای تلاشهای دیپلماتیک بسیار مهم است.
مثال:
Discussing interpolity relations is crucial for diplomatic efforts.
معنی فارسی کلمه interpolity
:میاندولت به ساختارها و نهادهایی اشاره دارد که بین کشورهای مختلف در زمینههای سیاسی و اقتصادی وجود دارند.