معنی فارسی interrepulsion
B1بازدارندگی متقابل به پدیدهای اشاره دارد که در آن نیروهای مشابه یکدیگر را از هم دور میکنند.
The phenomenon of repulsion between similar entities or charges.
- NOUN
example
معنی(example):
بازدارندگی متقابل بین بارها باعث شد که از هم دور شوند.
مثال:
Interrepulsion between the charges caused them to move apart.
معنی(example):
در فیزیک، بازدارندگی متقابل زمانی اتفاق میافتد که بارهای مشابه یکدیگر را پس بزنند.
مثال:
In physics, interrepulsion occurs when like charges repel each other.
معنی فارسی کلمه interrepulsion
:
بازدارندگی متقابل به پدیدهای اشاره دارد که در آن نیروهای مشابه یکدیگر را از هم دور میکنند.