معنی فارسی interresistance

B1

بازدارندگی متقابل به وضعیتی اشاره دارد که در آن نیروها یا عوامل به یکدیگر مقاومت می‌کنند.

The quality of opposing forces that creates competition or conflict.

example
معنی(example):

بازدارندگی متقابل بین دو تیم بازی را هیجان‌انگیز کرد.

مثال:

The interresistance between the two teams made the game exciting.

معنی(example):

بازدارندگی متقابل به ترویج رقابت در ورزش‌ها کمک می‌کند.

مثال:

Interresistance helps to foster competition in sports.

معنی فارسی کلمه interresistance

: معنی interresistance به فارسی

بازدارندگی متقابل به وضعیتی اشاره دارد که در آن نیروها یا عوامل به یکدیگر مقاومت می‌کنند.