معنی فارسی interresponsive

B1

هم‌پاسخ، به سیستمی اشاره دارد که به تغییرات به سرعت و به طور مؤثر واکنش نشان می‌دهد.

Referring to a system or approach that responds quickly and effectively to changes or stimuli in its environment.

example
معنی(example):

یک سیستم هم‌پاسخ به تغییرات در محیط به طور مؤثر واکنش نشان می‌دهد.

مثال:

An interresponsive system reacts effectively to changes in the environment.

معنی(example):

رویکرد هم‌پاسخ آن‌ها به آن‌ها کمک می‌کند تا به سرعت به چالش‌های جدید سازگار شوند.

مثال:

Their interresponsive approach helps them adapt quickly to new challenges.

معنی فارسی کلمه interresponsive

: معنی interresponsive به فارسی

هم‌پاسخ، به سیستمی اشاره دارد که به تغییرات به سرعت و به طور مؤثر واکنش نشان می‌دهد.