معنی فارسی interspinous

B1

بین‌زائده‌ای، به ناحیه یا ساختارهایی اشاره دارد که بین زائده‌های زائده‌ای مهره‌ها قرار دارند و به پایداری ستون فقرات کمک می‌کنند.

Referring to the structures or ligaments located between the spinous processes of the vertebrae.

example
معنی(example):

لیگامان بین‌زائده‌ای زوائد زائده‌های مجاور را متصل می‌کند.

مثال:

The interspinous ligament connects adjacent spinous processes.

معنی(example):

در آناتومی ستون فقرات، ناحیه بین‌زائده‌ای برای انعطاف‌پذیری حیاتی است.

مثال:

In spinal anatomy, the interspinous area is crucial for flexibility.

معنی فارسی کلمه interspinous

: معنی interspinous به فارسی

بین‌زائده‌ای، به ناحیه یا ساختارهایی اشاره دارد که بین زائده‌های زائده‌ای مهره‌ها قرار دارند و به پایداری ستون فقرات کمک می‌کنند.