معنی فارسی intertask
B1بینکارها به روابط و تعاملات میان وظایف مختلف اطلاق میشود که بر عملکرد و کارایی پروژه تأثیر میگذارد.
Referring to dependencies or interactions between different tasks.
- NOUN
example
معنی(example):
مدیریت وابستگیهای بین کارها برای موفقیت پروژه بسیار مهم است.
مثال:
Managing intertask dependencies is crucial for project success.
معنی(example):
ارتباط بین کارها، همکاری تیم را بهبود بخشید.
مثال:
The intertask communication improved team collaboration.
معنی فارسی کلمه intertask
:
بینکارها به روابط و تعاملات میان وظایف مختلف اطلاق میشود که بر عملکرد و کارایی پروژه تأثیر میگذارد.