معنی فارسی interventionists
B1دخالتکنندگان به افرادی اطلاق میشود که در موقعیتهای حساس به منظور نظارت یا بهبود اوضاع وارد عمل میشوند.
Individuals who advocate for or implement measures in response to issues needing intervention.
- noun
noun
معنی(noun):
One who practices or defends interventionism.
example
معنی(example):
دخالتکنندگان برای سیاستهایی که ثبات اقتصادی را ترویج میکند، دفاع کردند.
مثال:
The interventionists advocated for policies that promote economic stability.
معنی(example):
در یک بحران بهداشت عمومی، دخالتکنندگان برای پاسخهای مؤثر ضروری هستند.
مثال:
In a public health crisis, interventionists are vital for effective responses.
معنی فارسی کلمه interventionists
:
دخالتکنندگان به افرادی اطلاق میشود که در موقعیتهای حساس به منظور نظارت یا بهبود اوضاع وارد عمل میشوند.