معنی فارسی intonaci

B1

هنر یا علم تنظیم صدا به طوری که صدای خوشایند و زیبا به دست آید.

The arrangement or tune in music or speech.

example
معنی(example):

صدای گروه کر به شکلی هماهنگ و شاداب بود.

مثال:

The intonaci of the choir was harmonious and uplifting.

معنی(example):

او متوجه شد که هارمونی در اجرا به شکل خاصی مؤثر بود.

مثال:

She noted the intonaci in the performance was particularly effective.

معنی فارسی کلمه intonaci

: معنی intonaci به فارسی

هنر یا علم تنظیم صدا به طوری که صدای خوشایند و زیبا به دست آید.