معنی فارسی intoxicants
B2مواد مخدر، هر ماده‌ای که باعث تغییر در حالت روحی یا جسمی شود.
Substances, especially alcoholic drinks, that can alter mental state.
- noun
noun
معنی(noun):
Something which intoxicates; an intoxicating agent
مثال:
Alcohol, opium and laughing gas are intoxicants.
معنی(noun):
Poison.
example
معنی(example):
بارمن انواع مختلف مواد مخدر را در بار سرو کرد.
مثال:
The bartender served various intoxicants at the bar.
معنی(example):
برخی فرهنگ‌ها قوانین دقیق‌تری علیه مواد مخدر دارند.
مثال:
Some cultures have strict rules against intoxicants.
معنی فارسی کلمه intoxicants
:
مواد مخدر، هر ماده‌ای که باعث تغییر در حالت روحی یا جسمی شود.
