معنی فارسی intra-personal

B1

مرتبط با فرآیندهای ذهنی که در درون فرد انجام می‌شود و به خودآگاهی و درک خود کمک می‌کند.

Relating to self-knowledge and self-awareness within an individual.

example
معنی(example):

مهارت‌های درون‌فردی به افراد کمک می‌کند تا خود را بهتر بشناسند.

مثال:

Intra-personal skills help individuals to understand themselves better.

معنی(example):

او از طریق خوداندیشی، توانایی‌های درون‌فردی قوی‌ای را توسعه داد.

مثال:

She developed strong intra-personal abilities through self-reflection.

معنی فارسی کلمه intra-personal

: معنی intra-personal به فارسی

مرتبط با فرآیندهای ذهنی که در درون فرد انجام می‌شود و به خودآگاهی و درک خود کمک می‌کند.