معنی فارسی intracolic
B1اینتراکولیک به فشار یا وضعیت درون کولون (روده بزرگ) اشاره دارد.
Pertaining to the inside of the colon.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
پزشک فشار اینتراکولیک را در طول عمل توضیح داد.
مثال:
The doctor explained the intracolic pressure during the procedure.
معنی(example):
نظارت بر دینامیکهای اینتراکولیک میتواند به تشخیص مشکلات گوارشی کمک کند.
مثال:
Monitoring intracolic dynamics can help diagnose gastrointestinal issues.
معنی فارسی کلمه intracolic
:اینتراکولیک به فشار یا وضعیت درون کولون (روده بزرگ) اشاره دارد.