معنی فارسی intransigeantly

C2

به شکل غیرقابل تسلیم، یعنی در حالتی که هیچگونه انعطافی در موضع فرد وجود ندارد.

In a manner that is uncompromising or inflexible.

example
معنی(example):

او به‌طور غیرقابل تسلیم بحث کرد و از در نظر گرفتن هر راه‌حل جایگزین خودداری کرد.

مثال:

She argued intransigeantly, refusing to consider any alternative solutions.

معنی(example):

تیم به‌طور غیرقابل تسلیم در طول مذاکره موضع خود را حفظ کرد.

مثال:

The team intransigeantly held their position during the negotiations.

معنی فارسی کلمه intransigeantly

: معنی intransigeantly به فارسی

به شکل غیرقابل تسلیم، یعنی در حالتی که هیچگونه انعطافی در موضع فرد وجود ندارد.