معنی فارسی intriguery
B1مجموعهای از جذابیتها و توطئهها به ویژه در داستانها یا رویدادها.
The quality or condition of being intriguing, often involving complex plots.
- NOUN
example
معنی(example):
طرح فیلم پر از جذابیت بود.
مثال:
The movie's plot was full of intriguery.
معنی(example):
کتاب پر از جذابیتها و توطئهها است.
مثال:
The book is filled with intrigues and conspiracies.
معنی فارسی کلمه intriguery
:مجموعهای از جذابیتها و توطئهها به ویژه در داستانها یا رویدادها.