معنی فارسی intrince

B1

عمل جلب توجه و کنجکاوی به یک شی یا ایده.

To make something more intriguing or appealing.

example
معنی(example):

جذابیت زایی به معنای جالب‌تر کردن چیزی است.

مثال:

To intrince is to make something more interesting.

معنی(example):

آنها ارائه‌های خود را جذاب‌تر می‌کنند تا مخاطب را جذب کنند.

مثال:

They intrince their presentations to engage the audience.

معنی فارسی کلمه intrince

:

عمل جلب توجه و کنجکاوی به یک شی یا ایده.