معنی فارسی introducible

B1

قابل معرفی، به چیزی اطلاق می‌شود که بتوان آن را به سادگی به دیگران معرفی کرد.

Capable of being introduced to others.

example
معنی(example):

مفاهیم جدید به راحتی قابل معرفی در کلاس هستند.

مثال:

The new concepts are easily introducible in the classroom.

معنی(example):

این ایده‌ها در بسیاری از زمینه‌های مختلف قابل معرفی هستند.

مثال:

These ideas are introducible in many different contexts.

معنی فارسی کلمه introducible

:

قابل معرفی، به چیزی اطلاق می‌شود که بتوان آن را به سادگی به دیگران معرفی کرد.