معنی فارسی introflex

B1

تعریف کامل به فارسی: اینتروفلکس به انعطاف یا تغییر شکل در ساختار یا رفتار اشاره دارد.

Referring to the flexible or adaptive characteristics of an organism or entity.

example
معنی(example):

طبیعت اینتروفلکس گیاه به آن اجازه می‌دهد که سازگار شود.

مثال:

The introflex nature of the plant allows it to adapt.

معنی(example):

رفتار اینتروفلکس می‌تواند در بسیاری از گونه‌ها مشاهده شود.

مثال:

Introflex behavior can be observed in many species.

معنی فارسی کلمه introflex

: معنی introflex به فارسی

تعریف کامل به فارسی: اینتروفلکس به انعطاف یا تغییر شکل در ساختار یا رفتار اشاره دارد.