معنی فارسی introspectional
B1مرتبط با تأمل و خودشناسی، به کار رفتن روش‌هایی برای بررسی افکار و احساسات.
Pertaining to the process of introspection, often used to describe reflective methods in psychology.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
روش‌های تأملی در درمان برای افزایش خودآگاهی استفاده می‌شوند.
مثال:
Introspectional methods are used in therapy to enhance self-awareness.
معنی(example):
جنبه تأملی این دوره تفکر عمیق را ترغیب کرد.
مثال:
The introspectional aspect of the course encouraged deep thinking.
معنی فارسی کلمه introspectional
:
مرتبط با تأمل و خودشناسی، به کار رفتن روش‌هایی برای بررسی افکار و احساسات.
