معنی فارسی intubationist
B2متخصص انتوباسیون، پزشکی که در فرایند انتوباسیون مهارت دارد.
A medical professional skilled in the process of intubation.
- NOUN
example
معنی(example):
متخصص انتوباسیون برای عمل آماده شد.
مثال:
The intubationist prepared for the procedure.
معنی(example):
یک متخصص انتوباسیون در پزشکی اضطراری کار میکند.
مثال:
An intubationist works in emergency medicine.
معنی فارسی کلمه intubationist
:
متخصص انتوباسیون، پزشکی که در فرایند انتوباسیون مهارت دارد.