معنی فارسی intuitivism
C1شهودگرایی، فلسفهای که بر تجربه و درک غریزی به عنوان منبع معتبر دانش تأکید دارد.
A philosophical doctrine emphasizing the role of intuition in the acquisition of knowledge.
- NOUN
example
معنی(example):
شهودگرایی پیشنهاد میدهد که برخی حقیقتها از طریق شهود خودبهخود روشن هستند.
مثال:
Intuitivism suggests that some truths are self-evident through intuition.
معنی(example):
در فلسفه شهودگرایی، تجربه مستقیم بر اساس استدلال غیرمستقیم اولویت دارد.
مثال:
In the philosophy of intuitivism, direct experience is prioritized over indirect reasoning.
معنی فارسی کلمه intuitivism
:
شهودگرایی، فلسفهای که بر تجربه و درک غریزی به عنوان منبع معتبر دانش تأکید دارد.