معنی فارسی intumescence
C1افزایش حجم و اندازه در بافتهای بدن معمولاً به دلیل تجمع مایعات.
The swelling or enlargement of a part or area of the body, especially due to an accumulation of fluid.
- NOUN
example
معنی(example):
ورم بافت نشاندهنده یک واکنش به آسیب بود.
مثال:
The intumescence of the tissue indicated a response to the injury.
معنی(example):
ورم میتواند به دلیل چندین بیماری پزشکی اتفاق بیفتد.
مثال:
Intumescence can occur due to several medical conditions.
معنی فارسی کلمه intumescence
:
افزایش حجم و اندازه در بافتهای بدن معمولاً به دلیل تجمع مایعات.