معنی فارسی inuit
B2یک گروه قومی بومی که عمدتاً در منطقه قطب شمال زندگی میکنند.
A group of indigenous peoples traditionally inhabiting the Arctic.
- NOUN
example
معنی(example):
مردم اینوید دارای میراث فرهنگی غنی هستند.
مثال:
The Inuit people have a rich cultural heritage.
معنی(example):
ما در کلاس دربارهی سنتهای اینویت یاد گرفتیم.
مثال:
We learned about Inuit traditions in class.
معنی فارسی کلمه inuit
:
یک گروه قومی بومی که عمدتاً در منطقه قطب شمال زندگی میکنند.