معنی فارسی inventory controls
B2کنترلهای موجودی، فرآیندهایی برای پیگیری و مدیریت موجودی کالاها.
Practices and systems that monitor and manage inventory stock.
- NOUN
example
معنی(example):
کنترلهای موجودی برای مدیریت مؤثر موجودیها مهم هستند.
مثال:
Inventory controls are important for managing stock efficiently.
معنی(example):
کنترلهای خوب موجودی به کاهش ضایعات و کاهش خسارت کمک میکنند.
مثال:
Good inventory controls help reduce waste and loss.
معنی فارسی کلمه inventory controls
:
کنترلهای موجودی، فرآیندهایی برای پیگیری و مدیریت موجودی کالاها.