معنی فارسی investable
B1قابل سرمایهگذاری، به داراییها یا مشاغلی اشاره دارد که برای سرمایهگذاری مناسب هستند و احتمال سوددهی دارند.
Describing assets or opportunities that are suitable for investment.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
این ملک به دلیل موقعیتش قابل سرمایهگذاری محسوب میشود.
مثال:
This property is deemed investable due to its location.
معنی(example):
داراییهای قابل سرمایهگذاری میتوانند در طول زمان بازده خوبی فراهم کنند.
مثال:
Investable assets can provide good returns over time.
معنی فارسی کلمه investable
:
قابل سرمایهگذاری، به داراییها یا مشاغلی اشاره دارد که برای سرمایهگذاری مناسب هستند و احتمال سوددهی دارند.