معنی فارسی involvements
B1درگیریها، اشاره به فعالیتها یا ارتباطات در زمینههای مختلف دارد.
The state of being involved or engaged in an activity or relationship.
- noun
noun
معنی(noun):
The act of involving, or the state of being involved.
example
معنی(example):
درگیریهای او در خیریههای مختلف قابل ستایش است.
مثال:
Her involvements in various charities are commendable.
معنی(example):
درگیریها در محل کار میتواند به فرصتهای مفید شبکهسازی منجر شود.
مثال:
Workplace involvements can lead to valuable networking opportunities.
معنی فارسی کلمه involvements
:
درگیریها، اشاره به فعالیتها یا ارتباطات در زمینههای مختلف دارد.